نمودار توالی
این نمودارها مدل کننده پیام هایی هستند که بین اشیا رد و بدل می شوند توالی زمانی این پیام ها از جمله مهمترین خصوصیات این نمودار ها می باشد.
ما برای رسم این دیاگرام باید از روی سناریو اقدام نماییم یعنی از ابتدای سناریو شروع کنیم
هر جا به شی برخورد کردیم که با اشیا دیگر در رابطه است آن شی را رسم و نحوه ارتباط آن را با دیگر اشیا مشخص می کنیم.
در پایان این دیاگرام ما باید مدلی تصویری از آنچه در Use Case اتفاق می افتد را تولید کنیم.
این مدل تا حدی از محیط انتزاعی دور شده و رفته رفته شکل و شمایل خود را به مفاهیم برنامه نویسی نزدیک تر می کند.
نکته :
معمولا در این مرحله برای هر Use Case یک object کنترلی در نظر می گیریم
و یک Interface طراحی می کنیم. این مدل طراحی را (MVC (Model View Control می نامند.
به جای دسترسی مستقیم به اشیا سیستم از طریق یک View یا Interface
یا رابط کاربر این ارتباط را برقرار کنیم که درخواست از کاربر گرفته شود و به کلاس کنترلی منتقل گردد
و این کلاس دستورات را در صورت لزوم روی مدل که همان اشیا سیستم هستند اعمال می کنند.
در اینجا باز شاهدیم که در یک فاز طراحی و آنالیز را در کنار هم پیش می بریم.
اشکال موجود در نمودار Sequence
- object
- object Message
- Message to self
- Destruction Marker
- Life Time
object این شکل از پرکاربردترین شکل های نمودار Sequence است که دارای Stereotype های مختلفی می باشد.
نمودار Sequence برای ایجاد یک مدل تصویری از Use Case از روی سناریو است
در طول رسم آن اشیا فعال در Use Case را تشخیص دهیم و تبادل پیغام های بین آنها را مدل کنیم.
اهمیت این نمودار از آن جهت است که اشیا استخراج شده مبنایی برای رسم کلاس ها هستند
و اطلاعات مبادله شده بین آنها برای تشخیص Attribute و Method ها است.
این نمودار در ادامه روند تولید نرم افزار ممکن است دچار تغییر شود.